من در هیاهوی نبودنت ، بودن را با خود تکرار میکنم
که مبادا نداشتنت مثل همه روزمرگیها عادت شود.......
من در خیال تو با تو همقدم میشوم تمام کوچه هایی که تنگتر از دل من یکصدا تو را فریاد می زند........
من از این بهانه های همیشگیت لذت میبرم چرا که میدانم هنوز در قلبت جایی هست که برایم بهانه نیامدن بگیری...........
بگذار با سایه تو که روبرویم ایستاده خلوت کنم بگذار نفس به نفس تمام خاطره ها را مزه کنم ،
هنوز هم همان طعم گس خرمالو می دهد.............
بگذار توهم باشد ولی تو هم باشی که با نگاهت خاموش بمانی و در سکوت به حرکاتم بخندی..........
شهر من بی تو آسمانش بی غروب شده یا شاید من چشمانم جز رنگ تردید هیچ نمیبیند
نظرات شما عزیزان:
بسیار زیبا...
.gif)
.: Weblog Themes By Pichak :.